عطرِ حــرمِ یــار



دســتت چرا دوباره پناهم نمیشود 
نــوری برای روی سیاهم نمیشود
باران مهـــربانی لبخــندتان چــرا 
مهمــان شوره زار نگاهـم نمیشود 

 

از روزگار وصـل تو را خواستم ، نشـد 

از او هرآنچه را که بخواهم ، نمیشود 
تنها نه توبه های فراوان که هیچ چیز 
مرهــــم برای عمــر تبــاهم نمیشـود 
این شعـر ها که جای تــو را پر نمیکند 
این شعر ها که پشت و پناهم نمیشود 
مـن آه میکشم عوض این گلایــه ها 
چون هیچ یک به خوبی آهم نمیشود



میرسم آخــر به ســویت یا علی‌موسی‌الرضا
مینشینم روبــرویت یا عــلی‌موسی‌الرضــا
با دو چشمانم نگاهت‌ میکنم هر روز و شب
تا کنم دل فـــرشِ‌کویت یا علی‌موسی‌الـرضا

 


آخرش خواندی مرا؛شاهِ خراسان از کرم
تا که بستم دل به مویت یا علی‌موسی‌الرضا
زائـــرم بارانـــی‌ام ما را بنوشان از کــــرم
جرعه یِ آبی ز جــویت یا علی‌موسی‌الرضا
یک بغل وا کرده‌ای از شهرِمن تا شهرِعشق
جـــان فدایِ آبرویت یا علی‌موسی‌الرضـــــا
بال میــخواهم گـــشایم بر فــراز گنــبدت
پر زنم در های و هویت یا علی‌موسی‌الرضا

 

پینوشت :

در روزهایی که سخت میگذرند و تلــخ

دلم را به امیدِ دیدارِ روی ماهِ تــو آرام میکنم

 تا به یمن میلادِ مبارکت پناهش دهی در آغوشِ مهربانیت مهربانترین امــام

 


تو آمدی که جهان جای بهتری بشود
به نامت از همه ى خلق دلبری بشود
که برتر از همه اعمال نوکری بشود
نصیب فطرس از این آستان پری بشود

اگر چه در تب این عشـــق پــر نمیـماند
به پیـــکر و تن شـــوریـده سر نمـیماند
تـــو آمـــدی به گــــدا اعتبار بخشیدی 
به مبـــتلای غمت حال زار بخشیـــدی 
به صد هزار نکرده هزار بخشیدی
به نوکران جهان شغل و کار بخشیدی
هزار شکر که ارباب ما شما هستی
دعـــای وارده و مستـــجاب ما هستی
زیاده از سر ما بوده است بیش و کمت
شدیم ما متنـــــعم ز سفره ى کــرمت
به قطره قطره ى اشکی که ریختم ز غمت
"تـــو آمــــدی و خوش آمد مرا ز آمــــدنت
خوشم که بست نشستم به پای اربابم
خوشم که نام تو را میبرند و بی تابم
و پای روضه ى تان بی حساب میگریم
برای زمزمه های رباب میگریم
به هر دمی که بنوشم ز آب میگریم
برای حضرت عالیجناب میگریم
مرا ببر به حریمت به سمت کرب و بلا 
بگیر هر چه که دارم نگیر أشکم را

#سید_علیرضا_شجاع

 


پینـــوشت :

اینجا را گذاشته ام برای ثبت روزهای خوشبحتی ام

برای کربلا آمدن ها و روز های کنار تو بودن 

برای روز میــلاد تو

قـــرارِ دلـــم ، آرامش وجـــودم

میلادت مبارک دلِ عاشق و بیقــرار تمام نوکـــر ها 

 


« بِسْــمِ رَبِّ الحُــسَیْنْ »

گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم

حتى اگر غرق گناهى، من حسینم

گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من

تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من

گفتى بیا مثل تــو خیـلى خــار دارم

حتى براى مثل تــو هم کــار دارم

 

 

آواره ام، آواره را آواره تــر کــن

بیچاره ام، بیچاره را بیچاره تر کن

هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت

دارى تــو پیرم میکنى پاى بساطت

من چاى میریزم گناهم را بریزى

یکجـــا تمام اشتبــاهم را بریــزى

شــأن نزولت میکند آخر بلندم

سر را تو دادى جاى آن من سربلندم

من خام بودم غصه و غم پخته ام کرد

این پخت و پزهاى محرم پخته ام کرد

خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد

خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد

خوب است ما هم گوشه اى عطشان بیفتیم

در زیـــر پاى ایــن و آن عریـــان بیفــتیم

 

پینوشت :

خوشبخت ترینم که نیازم به کسی نیست،چون ریزه خور سفره دربار حسینم.

الحمدلله و به لطف ارباب مهربان رزق نوکری محرمان را کربلا نوشته اند.

ان شاالله راهی ام و دعا گو

حلال بفرمایید، یا علی مدد.

 

 



مـرگ، گل باشد اگر، در طلبش گلدانم
خون اگر ریخته شد، ریشه دهد ایمانـم

"مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک"
چند وقتیست در این دایره سر گردانـم

"چنـــد وقتیست سـرم میل بریدن دارد"
چـــون اویس قــرنى میشکند دنــدانم





بابی انت و امی که فقط کافی نیست
همه ی دار و ندارم ، همه فرزندانم

بنـــویسید مرا حُـــرّ فــدایی دمــشق
بنـــویسید که بر عهــد خودم میمــانم

من اگر خوبم اگر بد به شما مربـوطم
نگـــذارید خجالت بکشم میــدانم

خوب میدانم اگر گوشه ی چشمی باشد
یـــا دمِ قدســیتان، بــا نفســی سلـــمانم

کاش روزی بخرد در هم و قسمت بشود
به فدایِ حرم حضرت زینب (س) جــانم

در صف که مردم همه گریان باشند
من اگـــر کشته ی عشق تو شوم خنـــدانـم






 

تا خیـمه‌ی تقـرّب تــو پــر کشـــیده ایــم

تــو نــور محــض و مــا ز تبار سپیده ایم

آقـــا اگر « مَصارِعُ عُشّــاق » کربلاست

در عــاشقــی به منــزل آخــر رسیده ایم

 

 

با عطـر سیـــب پیرهنت مست می شویــم

شیـــدائی قبیله‌ی عشـــق و عقیـــده ایم

دل بـر شکــوه جنــت الاعلی نبســته ایم

وقـتی بهشـــت را به نگــاه تــــو دیده ایم

در بذل جـــان به راه تو مشــتاق تر زِ هم

عشــق تو را به قیمت جان ها خریده ایم

لب تشــنه ایم و در صف پیکار می‌رویم

وقتی که چشمه چشمه حقیقت چشیده ایم

کی دست می‌کشیم از این طوف عاشقی؟

با آنکه صــد جراحت شمشیر دیده ایم

جـان می‌دهیم و یک سر مویت نمی‌دهیم

در کــربلا حماسه‌ی عشـق آفریده ایم

هفتاد و دو صحیفه‌ی با خون نوشته ایم

هفتاد و دو کتیبه‌ی در خون تپیده ایم 

در جســـم ما هنــوز تب جانفشانی است

«هَل مِن مُعِین» بی کسی ات را شنیده ایم

خورشید نیزه ها شدی و در هوای تـــو

بر روی نیــزه مثل ســـتاره دمیــده ایم
«یوسف رحیمی»

 

 

پینــوشت :

و چه خوب شد که تــو به دنیا آمدی، به دنیای نوکری

که جز شما کسی را ندارد. اربــاب

پیشاپیش میلاد آقامون ، مولامون ، اربابمون  وحلول ماه پر خیر و برکت شعبان و اعیاد شعبانیه مبارک باد.

 

 


دریایی و دل دادی یک روز به دریایی

این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی

هم صاحب آبی تو، هم روح حجابی تـو

هـم نــورِ دل ساقــی، هـم مــادر سقـایی

 

  

شیدایِ شکــوه تو تنـها دلِ حیــدر نیست

عالم همه مجنونند وقتی که تو لیلایی

از نور تو یا کوثر- تا کور شود ابتر-

دارد دلِ  پیغــمبر چه اُم ِ ابیــهایــی

باغی شده پر برکت، بهتر شده از جنت

حالا که زمین دارد انسیه حورایی

آن روز چرا م نامش نشود؟ آخر

آن روز تــو می‌آیی ای جلوه‌ی زیبایــی

گفتــند که پنهــانی، امـا به خـــدا دیــدم

هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی

در خواندن تــو سوزی است، با ما تـو بخوان مـادر

       « ای پادشــه خـــوبان داد از غــمِ تنــهایی »     

 

پینوشت :

وقتی مادر داری ، آغوشِ گرمش پناه است برای تمام دلتنگی ها و بیقراری هایت. مادر آرامت میکند، پناهت میدهد.مادر تنها کسی که تو را برای خودت دوست دارد و اشتباهاتت را زود میبخشد. مادر داشتن بهترین حس دنیاست.همیشه مادری کرده ای برای ما که تنها تو را داریم.

میلادت مبارک مــادر ِجوانم.

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

باغ بلور وبلاگ چیستان ها AM Film Reviews hewfwef ... دانلود فیلم کانال فروش سوالات نهایی 98 مجله ورزشي سمپاشی تضمینی سمپاشی حشرات اماکن و منازل پلی آلومینیوم کلراید